مهرسام منمهرسام من، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

رویای شیرین من

دومین شمال

دومین سفر  به شمال پسرم توی سن نه ماهگی انجام شد ک با دایی علی (دایی بابایی)وزری مامان اینا رفتیم ک جاتون خالی کلی هم خوش گذشت تا دلتون بخواد شاپسر اتیش سوزوندبریم سراغ عکس ها ک خودشون همه چیزرو نشون میدن اول کار که مهرسام خان تا رسیدیم ویلا خودشو باذغال سیاه کرد تن تن من ی پایی هم ب اب زدیم پسرکم خیلی هندونه دوست داره اینم از عکس سلفی خیلی جالبه واقعا درمورد این عکس فکرای بد نکنید بابایی داشت میگفت مامانیو نگاه کنید شما غر میزدید الهی مامان قربون خنده هات ...
19 مرداد 1394

نه ماهگی

نهمین ماهگرد پسرم مصادف شد با چهارمین سالگرد عقد مامان و باباش امسال بهتر از سالهای پیش بود مگه میشه مهرسام خان باشه و خوش نگذرهشیطون هر جامیره اونجارو خراب میکنه مامانی همش یا توی کشوی میز تلوزیونو بهم میریزی یا توی کشو های کابینت منم مجبور شدم همه چیو از تو خونه جم کنم برای برقراریه امنیت شاهزاده کوچولوم اینه شمدونمم جم کردم چون همش میرفتی زیرشو میخواستی بندازیش رو خودت و مطلب اخر اینکه برای عکس یادگاری رفتیم اتلیه و اونجا همرو عاشق خودت کردی حالا عکسای خوشگلتونو میزارم همش میخندیدی پسر خوش خنده ی من ...
19 مرداد 1394
1